دلم هوای جنگل های هیرکانی رو کرده:)

ساخت وبلاگ

چه زیباست...

 چه زیباست آن سبز بی کران که آوازه ی مهرش در قلب های نشسته در مه جریان دارد.

چه پرشکوه است آن سکوت...

آن سکوت که در قعر افسانه ی سبز جنگل جای دارد.

گام برمی دارم...

اینجا میان ارواح سبز درختان گام  برمی دارم و لطافت برگ را احساس می کنم.

اینجا میان قصه های جنگل دور، در میانه ی داستان سبز پابرجا غرق می شوم

و بی سرانجام سبزش را زمزمه می کنم.

با آرامش سبز بی همتا مانوس می شوم

 و مهربانی جوانه های سبز شاخه را به نظاره می نشینم.

اینجا در جنگل سبز رویای همیشگی من تمثیلی از بهار می شود

و با آب های روان رود در پهنای سبز بی کران جریان می گیرد...

شاید اینک رایحه ی بهشت را در عمق سبز برگ را احساس می کنم

و از روح پرشکوه جنگل سرشار می شوم.

این مادر سبزپوش طبیعت را با زبان قلم تکریم می کنم

و جای جای زخم خورده ی سبزش را مرهم می گذارم.

در لالایی آب های روان جویبارانش به خواب می روم

 و با سرود سبز گنجشگ هایش برمی خیزم.

در تماشای واحه های دوردست سبز نشانی از مهر روشنش را معنا می کنم

و در حوالی اقلیم محبت به تماشای گل های دامانش می نشینم.

جنگل سبزپوش زیبا اگر چه با طوفان آتش دم ساز می شود

اما هنوز هم در ژرفای آفتابی آفرینش و درآسمانی رویایی سبز نفس می کشد...

 

حرفای فرزانه ای...
ما را در سایت حرفای فرزانه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1harfayefarzaneiie بازدید : 186 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1396 ساعت: 4:19