قسمت جدید زندگی فرزانه

ساخت وبلاگ

سلام

بنویسم از ۱۴ نوامبر یا نه...

از ۱۳هم....

از روزی که اصلااا منتظرش نبودم...

بنویسم یادگاری بمونه یا نه...

فقط بگم‌ حدود ساعت ۲ تا ۳ عصر همسری اومد موبایل بهم بده که گفتم باشه منم باهات بیام خونه...

لب‌تاب زدم زیر بغل و اومدم خونه.

یه سری علایم دیدم که ترسناک بود اولش برام، بعد گفتم حتما عادیه...

اما ساعت یک شب ۱۴هم رفتیم چکاپ و هیچی هم نبردم با خودم

و ساعت ۱۳:۰۲ ظهر یچی گذاشتند روم...

سخت بود؟ زیاد... ولی فک میکردم عادیه حرفای فرزانه ای...

ما را در سایت حرفای فرزانه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1harfayefarzaneiie بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 16:46