سلامبنویسم از ۱۴ نوامبر یا نه...از ۱۳هم....از روزی که اصلااا منتظرش نبودم...بنویسم یادگاری بمونه یا نه...فقط بگم حدود ساعت ۲ تا ۳ عصر همسری اومد موبایل بهم بده که گفتم باشه منم باهات بیام خونه...لبتاب زدم زیر بغل و اومدم خونه.یه سری علایم دیدم که ترسناک بود اولش برام، بعد گفتم حتما عادیه...اما ساعت یک شب ۱۴هم رفتیم چکاپ و هیچی هم نبردم با خودمو ساعت ۱۳:۰۲ ظهر یچی گذاشتند روم...سخت بود؟ زیاد... ولی فک میکردم عادیه , ...ادامه مطلب
چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۶ خوبم انگار نمیدونم چی درسته چی غلط! ولی خیلی آرومترم یچی بگم؟ دوست دارم واخان-بدخشان رو ببینم خدایاااا چرا کشور من ناامن هست! , ...ادامه مطلب
دانشجوهام اومدن اتاقم که استاد امتحان سخته و کم کن و فلان..... تازه میفهمم استادای ما چی میکشیدن.... ولی... من عااااشق این دانشجوهای خودمم با همه زرنگ بازیاشون با همه گپایی که میزنن و .... وووووواااای ی ی ی خیلیی ی ی ی عاشق کارممم.... خیلی دوستشون دارم.... و خیلی ی ی ی ی برام عزیزند..... خدایاااا شکرت شکرت که بهترین حسای دنیا رو دارم از من خوشبخت تر هیچچچچچ کس نیست... شکرت خدا.... شکرت ت ت ت ت,حس خوب زندگی,حس خوب,حس خوب یعنی ...ادامه مطلب